- خبر آور
- نوند پیام آور دخشک آور، گل پیک (گل قاصد) از گیاهان
معنی خبر آور - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سخن چینی کردن
آنکه خبر از کسی یا جایی آورد، گل قاصد
آنکه از کسی یا جایی خبر می آورد
زورمند نیرومند پهلوان، آنکه با دیگری با زور و جبر رفتار کند
بی باک و دلاور
ازد، بر پا، آژیر
خبری که موافق کسی است
آنکه فخر کند آنکه مفاخرت ورزد
کاردان، مطلع: (بشد دایه و خواند کار آوران مهندس تنی چند زیرک سران) (یوسف زلیخای قدیم)
پدید آورنده گوهر موجد جواهر: گاوی کنند و چون صدف آبستن اند لیک از طبع گوهر آور و عنبر فکن نیند. (خاقانی)
ظرفی فلزی که در آن روغن و غیره کنند دبه روغن
تیزپر تیزرو، پرنده
بارآورمیوه دهنده بارور (درخت)
بارآور، هر درختی که میوه بدهد، درخت میوه دار، در بانکداری سرمایه ای که سود بدهد، پردوکتیف